با سوگ در سالمندی چه کنیم؟
تجربه سوگ، یک پدیده شایع در سالمندان است. از دست دادن دوستان و همسالان از یک سو و پدیده پیری و نزدیک شدن به سالهای پایانی زندگی، موجب افزایش برانگیختگی ذهنی و اضطراب سالمندان، نسبت به پدیده مرگ میشود. سالمندان در مقایسه با جوانترها، مرگ و از دست دادنهای بیشتری را تجربه میکنند که ممکن است به تنهایی عمیق آنها بینجامد.
روند روبه افزایش پدیده خانوادههای هستهای و جایگزینی آن با خانوادههای گسترده و دوری فرزندان از خانوادهها، باعث شده تنها زندگیکردن سالمندی که همسر خود را از دست داده است رواج زیادی پیدا کند. بنابراین علاوه بر فرزندان، حضور دوستان و همسایهها نقش مهمی در زندگی فرد سالمند دارد. اغلب سالمندان روابط خود را با دوستانی حفظ میکنند که نزدیک آنها زندگی کنند و دسترسی به آنها آسانتر باشد. با افزایش سن، ماهیت دوستیها تغییر میکند و روابط با دوستانی از جمله دوستان دوران کودکی و مدرسه، همسایههای قدیمی و همکارانی ادامه پیدا میکند که سابقه آشنایی طولانی با آنها دارند. در بسیاری از موارد، همسایهها تنها منابع حمایتی سالمند هستند و خط اول یاری در مواقع اضطراری و بحرانهای جسمی و روانی سالمندان را تشکیل میدهند. بهخصوص در مورد سالمندان ناتوان و زمینگیر که تنها منبع حمایت آنها همسرشان بوده و برای رفع نیازهای اولیه به او وابسته و محتاج بودهاند با از دست دادن این منبع حمایتی علایم سوگواری و احتمال بروز واکنشهای سوگ غیرطبیعی شایعتر است.
برای سالمند سوگوار چه باید کرد؟
اولین مرحله، گوشدادن به صحبتهای فرد عزادار درباره فقدان ایجاد شده است که او را قادر میکند خشم یا غم ناشی از فقدان را بیان کند. ممکن است فرد عزادار برای گذار از افکار مربوط به مرحله اول فقدان و پذیرش واقعیت احتیاج به کمک داشته باشد به این صورت که جسد فرد متوفی به او نشان داده و سپس اشیاء مربوط به متوفی از او پنهان شود. مشکلات عملی مثل مراسم تدفین و مشکلات مالی مربوط به ارث و میراث را نیز باید با گذشت زمان بررسی و حل کرد. به تدریج لازم است اشخاص سوگوار تشویق شوند تا تماسهای اجتماعی را از سر بگیرند، درباره فقدان ایجاد شده با دیگران صحبت کنند، خاطرههای شاد و ثمربخش خود را با فرد متوفی به یاد بیاورند و به اقدامهای مثبتی که متوفی مایل بوده باقیماندگان بعد از وی انجام دهند عمل کنند. در سالمندان تشویق به ادامه فعالیتهای روزمره، دوری از خانهنشینی، انجام امور روزانه مانند خرید، بیشتر کردن ارتباط با همسایهها و دوستان در دسترس و انجام فعالیتهای اجتماعی مانند عضویت در انجمنهای خیریه و در مجموع کمتر کردن وابستگی به فرزندان و دیگران و تشویق به استقلال بسیار مفید است.